حافظ

less than 1 minute read

نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند

نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند

هزار نکته باریکتر ز مو این جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند


غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است
در سراپای وجودت هنری نیست که نیست