صحبت با آقای استاد سیّد حسین میرخانی

4 minute read

در روز یکشنبه ۵۴/۴/۲۹ مصاحبت و مجالست آقای استاد سیّد حسین میرخانی دست داد، از بیانات وی چنین استفاده شد:

  • در شیوه و سبک میرعماد و کلهر باید بگویم کلهر شیوهٔ جدیدی را پایه گذاشت و بعض کلمات و ترکیبات را بهتر کرد و این اقتضای طبیعی است که باید هنر خط تکامل یابد و همچنین بعد از کلهر عمادالکتّاب پاره‌ای ترکیبات و جزئیات را با اصلاحات خود کاملتر ساخته است البته این نکته را اهل فن ملتفت میشوند و اشتباه نشود که سخن فقط در شیوه است نه اُصول و قواعد، چه هر استادی و خطّاطی تا رعایت اصول و قواعد نکند استاد نخواهد بود. قطعه‌ای بخطّ کلهر دیده شد که عمادالکتّاب زیر آن نوشته بود «مادر دهر کسی را نزائیده که بتواند چنین بنویسد» یکوقت است که یک نفر خط‌نویس ناوارد قضاوت میکند، یکوقت شخصی مانند عمادالکتّاب، حساب این دو جداست. قضاوت عمادالکتّاب حساب‌کرده و سنجیده و مورد قبول همه است.
  • بنظر من اصل در خوشنویسی کتابت است زیرا هنر در کتابت بهتر ظاهر میشود ممکن است خوشنویسی قطعه‌ای عالی یا ممتاز بنویسد و بعض جاهای آنرا که قلم نگرفته صاف کند و آنرا بسازد این حالت ساختگی و تصنّعی است، یا در مشق کردن صفحه‌ای مشقیِ خوب بوجود آورد این قطعات روح هنر را نشان نمیدهد امّا وقتی که یک کتاب را از اوّل تا آخر بقوّت و یکنواخت و بدون ضعف بنویسد مانند مناجات خواجه عبدالله انصاری یا شاهنامه‌ای که میرعماد نوشت و یا کتاب فیض‌الدّموع که کلهر نوشته، آنوقت معلوم میگردد که خطّاط چه پایه و مایه در این کار دارد در کتاب فیض‌الدّموع شیوهٔ کلهر از لحاظ ترکیبات و کرسی خطّ ظاهر است و بهترین شیوه‌ها میباشد1
  • مقام اُستادی مقامی است که اهل خبره به آن تکیه میکنند و انگشت روی آن میگذارند (مشاورٌ بالبنان است) که همه به استادی او معتقد باشند و استادی هم شرایط بسیار دارد و باید آثاری داشته باشد از جمله شرایط و آثارش این است که شاگردانی نیز تربیت کند من شاگردان بسیار تربیت کرده‌ام که اکنون بدان اشتغال دارند و حقوق‌بگیرند و از این راه نان میخورند.
  • این نکته را مکرّر گوشزد کرده‌ام که شما برای تعلیم گرفتن نزد من میآئید یا این است که خطّ مرا بهتر و بالاتر میدانید یا آنکه شما بهتر از من مینویسید آنکه خطّش فروتر است و بدرجهٔ خطّ من نرسیده باید متابعت و پیروی کند و این اصل در همهٔ علوم و فنون نیز مقرّر است و آنکه خطّش مساوی یا بالاتر است از من پیروی نمیکند و کوشش میکند تا بدرجات عالیتر برسد و بشیوهٔ مطلوبتر پیش برود.
  • اُستاد زرّین‌خطّ در مدّت چهل سال مورد مراجعه مردم بوده و همه گونه خطّاطی کرده است مرحوم عمادالکتّاب نوشتن روی سنگ و پلاک و غیره را به آقای کاوه و یا زرّین‌خطّ محوّل میکرد و زرّین‌خط با اینکه شاگر عمادالکتّاب بوده شیوه‌ای مخصوص بخود دارد.

صبح روز یکشنبه ۵۵/۲/۲۶ نیز دیدار دوباره دست داد و دربارهٔ پیشرفتهائی که در راه ترویج هنر خط بوسیلهٔ انجمن خوشنویسان حاصل شده چنین اظهار داشت:

مدیرعامل انجمن خوشنویسان ایران که اکنون بخارج ایران رفته-خدا بسلامتشان بدارد-در این کار بسیار ساعی و کوشا بوده و بنا بتوجّه و عنایت و دستور وزارت فرهنگ و هنر در سر و سامان دادن و ترویج و توسعهٔ خوشنویسی بسیار با شور و علاقه کار میکند و خالصانه در گسترش و ازدیاد مراکز تعلیم در تهران و شهرستانها میکوشد با این وضع امید میرود در این دوره بیش از هر دوره و عصری هنر خطّ رونق پیدا کند.

یکی از جمله کارهای مفید و باارزش انجمن طرح طبقه‌بندی رشتهٔ خطّاط است که به تصویب شورای سازمان امور اداری و استخدامی کشور رسیده است. و کار خود من در این راه این بوده است که از سال ۱۳۲۹ تا ۱۳۵۴ شمسی سی و نه نفر شاگرد تربیت کرده‌ام که یکی آقای غلامحسین امیرخانی است که بدرجهٔ استادی و بقیه به درجهٔ ممتازی نائل شده‌اند و دیگر استادان چنین توفیقی نداشته‌اند.

یکی از جمله کارهای انجمن خوشنویسان که نیز قابل ذکر است تشکیل جلسه عصرهای دوشنبه است که تمام استادان دور هم جمع میشوند و هر کس مطلبی و پیشنهادی داشته باشد میتواند مطرح سازد.

نگارنده قلمی را که آقای میرخانی با آن مینوشت ملاحظه کردم بسیار مورّب و خاصّ نوشتن محقّق و ثلث بود و این بنا بعادت خاصّ است و تعمیم ندارد زیرا عموم استادان متقدّم سفارش به توسّط کرده‌اند. در هنرگاه استاد میرخانی آثار و قطعات مختلف از خود وی و برادرش و آقایان انصاری و واشقانی و شجریان و مافی و سلحشور و غیره بچشم میخورد که همه ارزنده و جالب بود.

نقل از کتاب «تعلیم خط» استاد فضائلی صص ۴۷۶-۴۷۴

  1. از این بیان ممکن است توهّم شود که استادی منحصر به این باشد که کسی کتابی یکنواخت و خوب بخطّ نستعلیق بنویسد البته اهمیّت کتابت و کتاب‌نویسی پوشیده نیست لکن خطّاطی را نمیتوان منحصر به آن بدانیم و سزاوار نیست که مراتب و موارد دیگر را چون کتیبه‌نگاری و قطعه‌نویسی و غیره را نادیده بگیریم. بنظر نگارنده اصل در خوشنویسی احراز قدرت و تسلّط بر انحاء و اقسام نوشتنهاست خواه کتابت باشد یا کتیبه یا قطعات یا قرآن و کتاب بخطّ نسخ یا کتیبه بخطّ ثلث، که در همهٔ آنها یا یک نوع آن وقتی استادانه بنویسد استاد است. فضائلی